غار چالنخجیر و تجربه گشت و گذار در تالار زیرزمینی
عمو نوروز از جوانی به غارپیمایی علاقه داشت؛ به همین خاطر دلم میخواست همراهش به دیدن غار چالنخجیر بروم.
تا به نزدیکی دلیجان برسیم، عمو نوروز از تجربههای غارنوردیاش در ایران برایمان گفت. همچنین گفت: «غاری که قرار است ببینیم در سال 1368 توسط چوپانهای محلی کشف شده است!»
وقتی همگی نزدیک غار از اتوبوس پیاده شدیم، عمو رو به من کرد و پرسید: «تو بگو نخجیر به چه معناست!» من هم که معنی این واژه را از سالهای دور مدرسه به یاد میآوردم، سریع پاسخ دادم: «شکارگاه»! عمو سری به نشانه تایید تکان داد و در تکمیل حرف من گفت: «چالنخجیر یعنی شکارگاه گود. شکارچیان شکارهای خود را به این منطقه میکشاندند تا راحتتر آنها را شکار کنند!»
همینطور که وارد غار میشدیم، یکی از همسفران درباره قدمت غار پرسید. شگفتا که قدم در فضایی با هفتاد میلیون سال قدمت میگذاشتیم. غاری متعلق به دوران سوم زمینشناسی!
وقتی عمو نوروز این را گفت همه از تعجب خشکشان زد. حیرتی ما را فراگرفت که با دیدن چشماندازهای غار چند برابر هم شد. رسوبات آهکی که طی سالیان دور و دراز، شکلهای جالب گلکلمی و بلوری را پدید آورده بودند، در گوشه و کنار به چشم میخوردند.
با گذر از بخشهای مختلف غار که به «تالار» معروفند، استالاگمیتهایی را در غالب اشکال آشنا دیدیم؛ اشکالی که نام خود را به تالارها داده بودند؛ تالارهایی مثل «عروس»، «آبشار گلی» و «هیولا» که گذر از هر کدامشان فصلی متفاوت از زیباییهای زمین را پیش چشمانمان میگشود.